بسم الله الرحمن الرحیم
به مناسبت 1371 سالروز امامت حضرت امام عصر روحی له الفداء
این دوره امامت را به محضر آن حضرت و همه دلباخته گان ولایت تبریک عرض می نمایم .
امام کیست[1]؟
از آیه مورد بحث اجمالًا چنین استفاده مىشود: مقام امامتى که به ابراهیم علیه السلام بعد از پیروزى در همه این آزمونها بخشیده شد، فوق مقام نبوت و رسالت بود.
توضیح این که: امامت معانى مختلفى دارد:
1- «امامت» به معنى ریاست و زعامت در امور دنیاى مردم (آن چنان که اهل تسنن مىگویند).
2- «امامت» به معنى ریاست در امور دین و دنیا (آن چنان که بعضى دیگر از آنها تفسیر کردهاند).
3- «امامت» به معنى تحقق بخشیدن به برنامههاى دینى اعم از حکومت به معنى وسیع کلمه، اجراى حدود و احکام خدا، اجراى عدالت اجتماعى و همچنین تربیت و پرورش نفوس در «ظاهر» و «باطن» و این مقام، از مقام «رسالت» و «نبوت» بالاتر است؛ زیرا «نبوت» و «رسالت» تنها اخبار از سوى خدا و ابلاغ فرمان او و بشارت و انذار است اما در مورد «امامت» همه اینها وجود دارد به اضافه «اجراى احکام» و «تربیت نفوس از نظر ظاهر و باطن» (روشن است بسیارى از پیامبران داراى مقام امامت نیز بودهاند).
در حقیقت مقام امامت، مقام تحقق بخشیدن به اهداف مذهب و هدایت به معنى «ایصال به مطلوب» است، نه فقط «ارائه طریق».
علاوه بر این، «هدایت تکوینى» را نیز شامل مىشود، یعنى تأثیر باطنى و نفوذ روحانى امام و تابش شعاع وجودش در قلب انسانهاى آماده و هدایت معنوى آنها (دقت کنید).
امام از این نظر درست به خورشید مىماند که با اشعه زندگىبخش خود گیاهان را پرورش مىدهد، و به موجودات زنده جان و حیات مىبخشد، نقش امام در حیات معنوى نیز همین نقش است.
در قرآن مجید مىخوانیم: هُوَ الَّذی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ کانَ بِالْمُؤْمِنینَ رَحیماً: «خدا و فرشتگان او بر شما رحمت و درود مىفرستند تا شما را از تاریکىها به نور رهنمون گردند و او نسبت به مؤمنان مهربان است».
از این آیه به خوبى استفاده مىشود که رحمتهاى خاص خداوند و امدادهاى غیبى فرشتگان مىتواند مؤمنان را از ظلمتها به نور رهبرى کند.
این موضوع، درباره امام نیز صادق است، و نیروى باطنى امام و پیامبران بزرگ که مقام امامت را نیز داشتهاند و جانشینان آنها براى تربیت افراد مستعد و آماده و خارج ساختن آنان از ظلمت جهل و گمراهى، به سوى نور هدایت، تأثیر عمیق داشته است.
شک نیست مراد از امامت در آیه مورد بحث معنى سوم است؛ زیرا از آیات متعدد قرآن استفاده مىشود که مفهوم «هدایت» در مفهوم «امامت» افتاده، چنان که در آیه 24 سوره «سجده» مىخوانیم: وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ: «و از آنها امامانى قرار دادیم که به فرمان ما هدایت کنند، چون استقامت به خرج دادند و به آیات ما ایمان داشتند».
این هدایت، به معنى ارائه طریق نیست؛ زیرا ابراهیم علیه السلام پیش از این، مقام نبوت، رسالت و هدایت به معنى ارائه طریق را داشته است.
حاصل این که: قرائن روشن گواهى مىدهد مقام امامت که پس از امتحانات مشکل و پیمودن مراحل یقین، شجاعت و استقامت به ابراهیم علیه السلام بخشیده شد، غیر از مقام هدایت به معنى بشارت و ابلاغ و انذار بوده است. پس هدایتى که در مفهوم امامت افتاده، چیزى جز «ایصال به مطلوب»، «تحقق بخشیدن روح مذهب» و پیاده کردن برنامههاى تربیتى در نفوس آماده، نیست.
این حقیقت اجمالًا در حدیث پر معنى و جالبى از امام صادق علیه السلام نقل شده، مىفرماید: إِنَّ اللَّهَ تَبارَکَ وَ تَعالى إِتَّخَذَ إِبْراهِیمَ عَبْداً قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَهُ نَبِیّاً، وَ إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَهُ نَبِیّاً قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَهُ رَسُولًا، وَ إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَهُ رَسُولًا قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَهُ خَلِیلًا، وَ انَّ اللَّهَ اتَّخَذَهُ خَلِیلًا قَبْلَ أَنْ یَجْعَلَهُ إِماماً، فَلَمَّا جَمَعَ لَهُ الأَشْیاءَ قالَ:
«إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً» قَالَ: فَمِنْ عِظَمِها فِی عَیْنِ إِبْراهِیمَ قالَ: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ لایَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» قالَ: لایَکُونُ السَّفِیهُ إِمامَ التَّقِیِّ:
«خداوند ابراهیم را بنده خاص خود قرار داد، پیش از آن که پیامبرش قرار دهد.
و خداوند او را به عنوان نبى انتخاب کرد، پیش از آن که او را رسول خود سازد.
و او را رسول خود انتخاب کرد، پیش از آن که او را به عنوان خلیل خود برگزیند.
و او را خلیل خود قرار داد، پیش از آن که او را امام قرار دهد.
هنگامى که همه این مقامات را جمع کرد فرمود: «من تو را امام مردم قرار دادم».
این مقام به قدرى در نظر ابراهیم بزرگ جلوه کرد که عرض نمود: خداوندا! از دودمان من نیز امامانى انتخاب کن.
فرمود: پیمان من به ستمکارانِ آنها نمىرسد ... یعنى شخص سفیه هرگز امام افراد با تقوا نخواهد شد».
ولی مومنان کیست[2]؟
ولىّ و سرپرست و یار و یاور مؤمنان در دنیا و آخرت، خداوند عالم قادر است؛ چنان که آیه شریفه 257 سوره بقره در این باره مىفرماید:
اللَّهُ وَلِىُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ الَى النُّورِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا اوْلِیائُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ الَى الظُّلُماتِ اولئِکَ اصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ
خداوند، ولىّ و سرپرست کسانى است که ایمان آوردهاند؛ آنها را از ظلمتها به سوى نور مىبرد. از ظلمت کفر به نور ایمان، از ظلمت گمراهى به نور هدایت، از ظلمت اختلاف به نور وحدت، از ظلمت عذاب الهى به نور رحمت خداوند و از ظلمت جهل و نادانى به نور علم و آگاهى هدایت مىکند.
امّا کسانى که کافر شدند، اولیاى آنها طاغوتها هستند؛ کسانى که آنها را از نور، به سوى ظلمتها مىرانند؛ از نور ایمان و هدایت و وحدت و رحمت خداوند و علم و آگاهى، به ظلمت کفر و گمراهى و اختلاف و عذاب الهى و جهل و نادانى هدایت مىکنند. و نتیجه کار این انسانها نیز آتش جهنّم است و همیشه در آن خواهند ماند.
علاوه بر خداوند، اولیاءاللّه نیز ولىّ مؤمنان به شمار مىروند؛ چه این که خداوند در آیه شریفه 55 سوره مائده مىفرماید:
انَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکوةَ وَ هُمْ راکِعُونَ
سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آوردهاند؛ همانها که نماز را برپا مىدارند و در حال رکوع، زکات مىدهند.
بر اساس این آیه، علاوه بر خداوند، پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و حضرت على «1» علیه السلام نیز ولىّ مؤمنان هستند.
همچنین بنابر آیات (30 و 31) سوره فصّلت، فرشتگان نیز ولىّ مؤمنان هستند:
انَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ الّا تَخافُوا وَ لاتَحْزَنُوا وَ ابْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتى کُنْتُمْ تُوعَدُونَ نَحْنُ اوْلِیاؤُکُمْ فِى الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِى الْآخِرَةِ وَ لَکُمْ فیها ما تَشْتَهِى انْفُسُکُمْ وَ لَکُمْ فیها ما تُوعَدُونَ به یقین کسانى که گفتند: پروردگار ما خداوند یگانه است" سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل مىشوند که نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتى که به شما وعده داده شده است! ما [ولىّ و سرپرست و] یاران و مددکاران شما در زندگى دنیا و آخرت هستیم و براى شما هرچه بخواهید در بهشت فراهم است و هرچه طلب کنید به شما داده مىشود. از این رو که انسانها معصوم نیستند، فرشتگان در دنیا، انسانهاى مؤمن را از حوادث، خطرات و گمراهىها حفظ مىکنند و این همان «ولایت تکوینى» است.
وجود پیامبر صلى الله علیه و آله و ائمّه علیهم السلام و اولیاءاللّه براى مؤمان مایه برکت و آثار معنوى است؛ به این جهت، وقتى از معصوم علیه السلام درباره غیبت امام عصر «عجّلاللّه تعالى فرجه الشّریف» سؤال مىشود که چنین امام غایبى چه فایدهاى دارد؟ امام در جواب مىفرماید:
«همان فایده و اثرى که خورشید پنهان در پشت ابر، براى طبیعت دارد، امام غایب نیز براى مؤمنان دارد؛ امام غایب نیز، از پس پرده غیبت، در قلبها اثر مىگذارد و ولایت تکوینى دارد.
بنابراین، ولىّ مؤمنان، خداوند، پیامبر صلى الله علیه و آله و ائمّه علیهم السلام و فرشتگان هستند. البتّه به شرط آن که انسان در مسیر حضرت حق گام بردارد. اگر ما یک گام به سوى او برداریم، او گامهاى زیادى به سوى ما برخواهد داشت؛ اگر ما «رَبُّنَا اللَّه» گفتیم و در پى آن استقامت کردیم، الطاف حضرت امام زمان «عجّل اللَّه تعالى فرجه الشّریف» شامل حال ما مىگردد، همان گونه که شامل حال برخى گردیده است.
باید دست نیاز به سوى آن حضرت بگشاییم تا با عنایات خاصّش مشکلات فردى، اجتماعى و سیاسى ما را حل نماید.به امید روزی که چشمان ما تحمل دیدن ولی عصر روحی له الفداء را داشته باشد.
...
[1] آیت الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری جمعی از نویسندگان ، تفسیر نمونه ج1 ص : 500 .
[2] مثالهاى زیباى قرآن ج2 ؛ ص : 48 .