بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین انه خیر ناصر و معین
شناخت مختصرى از زندگانى حضرت امام حسین (علیه السلام)
سومین امام معصوم، در سوم (یا چهارم) شعبان سال چهارم هجرى در شهر مدینه دیده به جهان گشود. او دومین ثمره پیوند فرخنده على (ع) و حضرت فاطمه دختر پیامبر اسلام (ص) بود/
حسین بن على در دوران عمر خود به شجاعت و آزادگى و ایستادگى در برابر ظلم و ستم شهرت داشت.
مراحل زندگى حسین بن على (ع)
حسین بن على (ع) مدت شش سال از دوران کودکى خود را در زمان جد بزرگوار خود سپرى کرد و پس از آن حضرت، مدت سى سال در کنار پدرش امیرمومنان (ع) زندگى کرد و در حوادث مهم دوران خلافت ایشان به صورت فعال شرکت داشت. پس از شهادت امیر مومنان(در سال 40هجرى) مدت ده سال در صحنه سیاسى و اجتماعى در کنار برادر بزرگ خود حسن بن على (ع) قرار داشت و پس از شهادت امام حسن(ع) (در سال 50هجرى) به مدت ده سال، در اوج قدرت معاویه بن ابى سفیان، بارها با وى پنجه درافکند و پس از مرگ وى نیز در برابر حکومت پسرش یزید قیام کرد و در محرم سال 61 هجرى در سرزمین کربلا به شهادت رسید/
آخرین بخش زندگى امام حسین، یعنى دوران امامت آن حضرت، مهمترین بخش زندگى او به شمار مىرود و در این کتاب، بیشتر پیرامون همین بخش سخن خواهیم گفت/
مبارزات حسین بن على (ع) در دوران قبل از امامت
حسین بن على ع از دوران نوجوانى که شاهد انحراف دسگاه حکومت اسلامى از مسیر اصلى خود بود، از موضعگیریهاى سیاسى پدر خود پیروى و حمایت مىکرد؛ چنانکه در زمان خلافت عمر بن خطاب، روزى وارد مسجد شد و دید عمر بر فراز منبر نشسته است، با دیدن این صحنه، بالاى منبر رفت و به عمر گفت: از منبر پدرم پایین بیا و بالاى منبر پدرت برو!
عمر که قافیه را باخته بود، گفت: پدرم منبر نداشت! آنگاه او را در کنار خود نشانید، و پس از آنکه از منبر پایین آمد، او را به منزل خود برد و پرسید: این سخن را چه کسى به تو یاد داده است؟ او پاسخ داد: هیچ کس!(1)
در جبهههاى نبرد با ناکثین و قاسطین
حسین بن على (ع) در دوران خلافت پدرش، امیرمومنان ع،در صحنههاى سیاسى و نظامى در کنار آن حضرت قرار داشت. او در هر سه جنگى که در این دوران براى پدر ارجمندش پیش آمد، شرکت فعال داشت.(2)
در جنگ جمل فرماندهى جناح چپ سپاه امیر مومنان (ع) به عهده وى بود(3) و در جنگ صفین، چه از راه سخنرانیهاى پرشور و تشویق یاران على (ع) جهت شرکت در جنگ، و چه از رهگذر پیکار با قاسطین، نقشى فعال داشت (4)در جریان حکمیت نیز یکى از شهود این ماجرا از طرف على (ع) بود.(5)
حسین بن على (ع) پس از شهادت على (ع) در کنار برادر خویش، رهبر و پیشواى وقت، حسن بن على ع قرار گرفت، و هنگام حرکت نیروهاى امام مجتبى ع به سمت شام، همراه آن حضرت در صحنه نظامى و پیشروى به سوى سپاه شام حضور داشت، و هنگامى که معاویه به امام حسن (ع) پیشنهاد صلح کرد، امام حسن، او و عبدالله بن جعفر را فراخواند و درباره این پیشنهاد، با آن دو به گفتگو پرداخت (6)و بالاخره پس از متارکه جنگ و انعقاد پیمان صلح، همراه برادرش به شهر مدینه بازگشت و همانجا اقامت گزید.(7)
اوضاع سیاسى و اجتماعى دوران امامت امام حسین (ع)
در زمان امام حسین (ع) انحراف از اصول و موازین اسلام، که از «سقیفه» شروع شده و در زمان عثمان گسترش یافته بود، به اوج خود رسیده بود. در آن زمان معاویه که سالها از سوى خلیفه دوم و سوم به عنوان استاندار در منطقه شام حکومت کرده و موقعیت خود را کاملا تثبیت کرده بود، بنام خلیفه مسلمین سرنوشت و مقدرات کشوراسلامى را در دست گرفته حزب ضد اسلامى اموى را بر امت اسلام مسلط ساخته بود و به کمک عمال ستمگر و یغماگر خود مانند: زیاد بن ابیه، عمرو بن عاص، سمرة بن جندب و... حکومت سلطنتى استبدادى تشکیل داده، چهره اسلام را وارونه ساخته بود/
معاویه از یک سو، سیاست فشار سیاسى و اقتصادى را در مورد مسلمانان آزاده و راستین اعمال مىکرد و با کشتار و قتل و شکنجه و آزار، و تحمیل فقر و گرسنگى بر آنان، از هر گونه اعتراض و جنبش و مخالفت جلوگیرى مىکرد، و از سوى دیگر، با احیاى تبعیضهاى نژادى و رقابتهاى قبیلهاى در میان قبائل، آنان را به جان هم مىانداخت و از این رهگذر نیروهاى آنان را تضعیف مىکرد تا خطرى از ناحیه آنان متوجه حکومت وى نگردد، و از سوى سوم، به کمک عوامل مزدور خود با جعل حدیث و تفسیر و تاویل آیات قرآن به نفع خود، افکار عمومى را تخدیر کرده، و به حکومت خودش وجهه مشروع و مقبول مىبخشید/
این سیاست ضد اسلامى، به اضافه عوامل دیگر همچون ترویج فرقههاى باطل نظیر: جبریه و مرجئه که از نظر عقیدتى با سیاست معاویه همسو بودند، آثار شوم و مرگبار در جامعه به وجود آورده و سکوت تلخ و ذلتبارى را بر جامعه حکمفرما ساخته بود/
در اثر این سیاست شوم، شخصیت جامعه اسلامى مسخ و ارزشها دگرگون شده بود، به طورى که مسلمانان، با آنکه مىدانستند اسلام هیچ وقت اجازه نمىدهد آنان مطیع زمامداران بیدادگرى باشند که بنام دین بر آنها حکومت مىکنند، با این حال بر اثر ضعف و ترس و ناآگاهى، از زمامداران ستمگر پشتیبانى مىکردند. در اثر این سیاست، مسلمانان، بر خلاف منطق قرآن و تعالیم پیامبر (ص)، تبدیل به افرادى ترسو، سازشکار، و ظاهر ساز گشته بودند/
تاریخ این دوره از زندگى مسلمانان، پر از شواهدى است که نشان مىدهد این دگرگونى و انحراف فراگیر شده، جامعه اسلامى را با خود همرنگ ساخته بود/
اگر عکس العملى را که مسلمانان در برابر سیاست عثمان و عمال وى از خود نشان دادند، با روشى که در برابر سیاست معاویه در پیش گرفتند مقایسه کنیم، آثار شوم این سیاست شیطانى را در جامعه اسلامى بوضوع مشاهده مىکنیم، زیرا مسلمانان در برابر سیاست عثمان با قیام عمومى، عکس العمل نشان دادند؛ قیامى که بزرگترین شهرهاى اسلامى یعنى مدینه، مکه، کوفه، بصره، مصر و سایر شهرها و روستاها در آن شرکت داشتند؛ ولى با توجه به اینکه در زمان معاویه ظلم به مراتب بیشر، میزان قتل و تهدید زیادتر و گستردهتر؛ و محرومیت مسلمانان از حقوق و ثروت و درآمد خود آشکارتر بود، با این حال عکس العمل دسته جمعى در برابر رفتار ضد اسلامى معاویه دیده نمىشد، بلکه مردم کورکورانه در برابر معاویه مطیع و خاضع بودند. بلى گاه گاه اعتراضهاى پراکندهاى مثل مخالفت «حجر بن عدى» و «عمرو بن حمق خزاعى» و امثال آنها صورت یک جنبش عملى و عمومى در نمىآمد، بلکه شعله آن بسرعت خاموش مىگشت، زیرا حکومت وقت، سران جنبش را مىکشت و انقلاب را در نطفه خفه مىکرد و جامعه هیچ تکانى نمىخورد.(8)
موانع قیام در عصر معاویه
ولى با وجود چنین وضع اسفناک و انفجارآمیزى که در زمان تسلط معاویه حکمفرما بود، بنابر ملاحظات فراوان، قیام و انقلاب مسلحانه در آن زمان نه مقدور بود و نه مفید. دو عامل زیر را مىتوان مهمترین موانع قیام امام حسین (ع) در زمان حکومت معاویه شمرد