بسم الله الرحمن الرحیم
پیشوایان معصومعلیهم السلام و پرهیز از خرافات
در دعاهایى که از زبان ائمه معصومعلیهم السلام در مناجات با خدا جارى مىشد، چنین آمده است: "اَلَلَّهُمَّ اَرِنِى الْاَشْیَاءَ کَمَا هِىَ؛ خداوندا! امور را آن گونه که هست، به من نشان بده." در قسمتى از دعاى بعد از نماز عشاء نیز که از امام صادقعلیه السلام نقل شده است، چنین آمده، "اللَّهُمَّ ... أَرِنِى الْحَقَّ حَقّاً حَتَّى أَتَّبِعَهُ وَ أَرِنِى الْبَاطِلَ بَاطِلًا حَتَّى أَجْتَنِبَهُ وَ لَا تَجْعَلْهُمَا عَلَىَّ مُتَشَابِهَیْنِ فَأَتَّبِعَ هَوَایَ بِغَیْرِ هُدًى مِنْکَُ؛ خداوندا! واقعیت و حق را به من نشان بده تا از آن پیروى کنم و باطل را به من بنمایان تا از آن دورى کنم و حق و باطل را براى من مبهم و نامشخص نکن که در نتیجه از هواى نفس خود - به دور از راه هدایت تو - پیروى کنم.
از ابتداء انسان با دو بی نهایت روبرو بوده و این دو بی نهایت همچنان به همراه انسان خواهد بود . چه این نوع انسان بخواهد و یا اینکه نخواهد واقعیتی است که انکار پذیر نیست و آن دو بی نهایت یکی در چشم سر انسان واقع شده هر چه به پیرامون خود و خود توجه بکند مسائل تازه برای او پیدا می گردد و بر مجهولات وی افزوده می شود. انسان قرنهای گذشته تا چه اندازه به مسائل طب خود آشنا بوده ؟ اصلا چند نوع طب وجود داشت با پیرفت فکر بشر و تکاپو های او این امر وضوح بیشتری پیدا کرده است . نگاه به بالای سر خود در یک شب در گوشه ای از این عالم ، توجه به تصاویر و کلیپهای دریافتی از بزرگترین تلسکوپها و ابر تلسکوپها انسان مطلع را به تعجب و اقرار به وحدانیت وامی دارد . مثلا تا قبل از ساخت وسایل سنجش فاصله ها و اندازه گیری کسی از اختلاف و مقایسه همین زمین که روی آن راه می رویم با افلاک اطراف زمین کسی خبری را بیان نمی کرد اما امروزه قطر زمین 12756 کیلومتر و قطر خورشید 1392000 کیلو متر است با هم بسنجید، بدست می آید که آنچه در پیش روی چشم ما قرار دارد بسیار ظریف می باشد. که مستلزم تحقیق بیشتری است.
دیگر بی نهایت در کنه و اندرون انسان واقع شده است اندرونی عمیق که هر چه کندو. کاو کنی باز هم جا برای تلاش دارد. آیا تا به حال به نهایت شاد مانی دست یافتی ؟ مثلا فکر کنیم که بهترین اسباب و بهترین امکانات رفهی بالا واقعاً بالا را داشته باشیم باز احساس سیری و کمال خواهیم کرد ؟ اهل علم باشی علمی را بدست آوردی، آیا به همان مقدار تکاپو بسنده می کنی و دیگر به تلاش خود ادامه نمی دهی، یا اینکه نه در ته درون خود یک محرکی به تو میگوید برخیز که تازه در ابتداء راه هستی؟
خلاصه این دنیا انسان با این دو بی نهایت درون و بیرون خود چه باید بکند؟ بله چون از بی نهایت سرچشه گرفته باز محو در بی نهایت می گردد.
انسان برای رسیدن و عبور از این مسائل چه باید بکند و تا چه اندازه موفق می شود؟ برای پاسخ گویی به این سؤلات چیزی به نام دین برای هدایت انسان برای انسان از طرف خالق بی نهایت، هدیه داده شد تا از این کشمکش درون و بیرون راه کمال را پیش بگیرد لذا از سوی خالق بی همتا در کتابها آسمانی به ویژه در آخرین کتاب آسمانی خود به تفکر و اندیشیدن توصیه نموده که حکمتهای زیادی در آن نهفته است و یکی از آن حکمتها پاسخ گویی به این خواست درونی و بیرونی انسان است.
اما این انسان با ابعاد گوناگون برای اینکه به پایان برسد گاهی راههایی را پیموده که لازم است به قضاوت بنشینیم. یکی از راه هایی که انسان برای خود برگزید راههای غیر دینی تحت عنوان خرافات است ما در اینجا چند سطری مطالبی بیان می کنیم.
خرافات چیست؟ خُرافه، واژهاى عربى است و ریشه آن «خرف» به معناى «چیدن میوه» یا «پیرى و فرتوتى» است. «خُرافه» مصدر این فعل است و در تداول فارسى بر سخنان بیهوده و پریشان که ناخوشایند باشند، اطلاق مىشود. عادت مألوفه و شیوههاى متبعهاى که بر مبناى عقل و خرد و یا شرع و شریعت نیست، بلکه به استناد خوابى که کسى دیده باشد یا عملى که از گذشتگان به یادگار مانده و مانند آن باشد، از این قبیل است.
پس به طور کلّى، مىتوانیم خرافات را عبارت از باورهاى باطل و بى اساس که فاقد مبناى عقلى و علمى باشند، بدانیم. و ذکر این نکته ضرورى است که خرافه نسبت به درجه فهم و بصیرت بشر، معنا مىیابد و مىتواند وجود داشته باشد. چه بسیارى از مسائل که به نظر ما خرافه مىرسند، اما در دورههاى قبل به دلیل محدود بودن علم بشر، معقول و مقبول بودهاند؛ مثلاً این عقیده که شکستن آیینه شگون ندارد، به نظر ما عقیدهاى بى اساس، بچهگانه و خرافاتى به نظر مىآید؛ اما باید اشاره کرد که در روزگار قدیم، مردم، تصور مىکردند شکل و سایه و عکس انسان، قرین یا جزء روح انسان است و با شکسته شدن آیینه، نقش انسان باطل مىشود و در واقع، روح او صدمه مىبیند. اما در این عصر که نور علم، چنین تاریکیهایى را زدوده است، اگر هنوز هم کسانى پیدا شوند که در شکستن آیینه همان باور بدشگونى را داشته باشند، مىتوان آنان را خرافاتى نامید.
یکی از این برنامه های که در گوشه و کنار جامعه ما انجام می گیرد و عده ای همه نیروی خود را برای آن تدارک می بینند و چه بسا یک سال هم منتظر آن می مانند، ببینیم که چه هزینه ای برای آن از مقمه تا نهایت انجام لازم است؟!!!
1- وقت و روحی که شخص بتواند وجدان بیدار خود را منکوب و در زیر پای نفس و خواهش خود لگد کند.
2- سرمایه و ثروتی که برای تدارک آن باید جمع آوری تا مصرف گردد.
3- از همه مهمتر سلامتی، در اینجا لازم است یک حکایتی را از تاریخ نقل نمایم؛ نقل شده در مصر به یک جنازه مومیایی شده دست رسی پیدا کرده که در کنار جنازه لوحی نماده شده بود که در آن نوشته شده بود که من ثروتی زیاد داشتم، اما مریض و بیمار شدم هرچه هزینه کردم تا سلامتی خود را باز یابم نشد لذا به دیگران که این لوح را می بینند سفارش می کنم که سلامتی خود را قدر بدانید که با هیچ چیزی عوض نمی شود.
واقعیتی که از ابعاد مختلف قابل بررسی و کنجکاوی است چهارشنبه صوری است.
آیا تا به حال فکر کردید که چه فایده ای دارد؟ واقعا آتش بازی نهایت شادابی و منتهی لذت است؟ آتش بازی نهایت نشان دادن قدرت ، پهلوانی ، زور و بازو است؟ خلاصه چقدر فکر کردیم که این بازی تا چه اندازه ما را ارضاء می کند؟ اما هر انسانی به منافع خود بهتر و بیشتر می اندیشد.تا خسارت و زیان نکند . شما چقدر در این بازی احتمال آسیب دیدن خودت را نمی دهی؟ یعنی اینکه آسیب نمی بینی؟ چه جسمی ، روحی، دینی و ...
به نظر شما چقدر از منافع ملی ما در این بازی به تمسخر گرفته می شود؟ بعنوان شیعه چقدر قلب امام زمان را دقیقا به هدف گرفتی؟ چقدر با قانون خداوند مخالفت می شود تا شهوت و شیطان پرستی عده ای گل کند؟
لذا شایسته نیست که ما کمی به خود آییم تا منافع ملی، دین، تمدن ، آیین مهروزی را در جامعه خود رواج دهیم؟ چرا به نظر عقل سلیم و وجدان بیدار این است که بازی و تفریح باید به اندازه و متناسب با فرهنگ اکثر جامعه باشد تا به ثبات و نتیجه کافی دست یابد پس بایسته است که با این خرافه بزرگ معلوم الحال ما خود مان با جدیت و با اندیشه دینی و منافع ملی برخورد نموده تا زیانهای غیر قابل پیشبینی را از بین ببریم.
خداوندا بحق خوبان درگاهت ما را به راه راست و سنت حسنه نبیت راهنمایی بفرما.
اللهم صل علی محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد
اللهم یا حمید بحق محمد یا عالی بحق علی یا فاطر بحق فاطمه یا محسن بحق الحسن یا قدیم الاحسان بحق الحسین
ظهور مولایمان مهدی فاطمه را نزدیک بگردان
خطاهای ما را از دیدگانش پنهان بگردان
رهبر ما حضرت آیت الله العظمی خامنه ای را در سایه امامت امام زمان محافظت بفرما.